به گزارش مجله خبری یک کتاب ، شعر ( میهمان گرگ بود و اینجا پاراچنار ) سروده دکتر حجت بقایی به مناسبت جنایت اخیر در پاراچنار منتشر شد .
- - -
ای وای آن زمان
آمد به خانه ات
میهمان زِ راه دور
میزبان به خانه و
میهمان لباس گرگ
عشق است به خانه و
شهری است پُر از صفا
گرگ است گرسنه و
آمد پاراچنار
زیبا و پر زِنعمت
باغهای سیب فراوان
آب زلال و سالم
این گرگ طعمه را دید
لیکن به شکل برِّه
آمد پاراچنار و
یک مهربان برایش
سفره گشاد با لطف
ای وای در زمانه
آتش زند به سفره
نان و نمک بسوزد
گوش فلک بگیرد
از این کلک که میزبان
آمد به خانه تو
با خنده رفتی پیشش
نان و نمک که خوردند
خونت به کاسه کردند
آتش زدند به خانه
تیری به قلب میزبان
چاقو به گردن دوست
ماندند گرگ و گرگان
صاحب زمین شدند و
میهمان آمد و
میزبان بکُشت و
خانه گرفت و
حالا که آمد
وطن برای اوست
گرگ گرسنه ماند و
گرگ پشت گرگ
حقش شده وطن
و تو که صاحبی
باید روی ز جای
یا با هزار روش
گیرد ز تو وطن
گرگها می دَرند
هر روز جان تو
آن گرگ تشنه است
بر خون و دین تو
دانی چرا چنین
شد سرنوشت تو
میهمان گرگ بود
با شکل مومن و
اینجا پاراچنار
یاد آورد تو را
از قُدس و غزّه و
جولان و شهر حیفا . . .
(حجت بقایی)
#پاراچنار
#شیعه_مظلوم
#مسلمان
#پاکستان
منبع : روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه /
تیوال
بی حرمتی دختران در روز عاشورا
مجله اینترنتی یک کتاب به نقل از آوای رودکوف // در پی انتشار ویدیوی زنجیرزنی دختران بی حجاب در کرج دکتر حجت بقایی متن ادبی را منتشر کرد .....
https://avayerodkof.ir/fa/news/36042/
بی حرمتی دختران در روز عاشورا
---
به عاشورا شنیدم چند دختر
بدون روسری با روی عُریان
عزاداری نمودند در خیابان
زمانی که همه در روز خونین
نگهدارند حرمت بر شهیدان
نمی دانم چطور جرات نمودند
که عُریان آمدند سوی خیابان
همیشه حرمت خون را نگهدار
شهیدی گر بدیدی
اگر پرچم تو دیدی
اگر خنجر بدیدی بر گلویی
اگر یک دختر کوچک
تو دیدی در اسارت
اگر بانوی صبر و استقامت
در میان اشقیا دیدی
که با غیرت بگوید
از حیا و از نجابت
حجابش در کلامش شد هویدا
و گر دیدی زنی با نیزه جنگید
ولی یک لحظه مویش را
پریشان تو ندیدی
خجالت را تو آیا می شناسی؟
و یا صرفا به گوشَت
حرف دشمن را شناسی؟
تو ای دختر که با سر آمدی
عریان برای مجلس و
شرمنده کردی صاحب مجلس
به پیش شاه مردان
تو ای دختر نمی دانی
که ثارالله برای دین و احیای حیا رفت
و تو با وسوسه از سوی دشمن
مویت عریان ، حجابت بر هوا رفت
همه حرف محرم بر نماز است
نماز پشت حجابش همچو راز است
پیام ظهر عاشورا نماز است
---
حجت بقایی
انتخاب برای ایران
رفت ناگه
سیدی از جنس دوست
بالگرد شد در مه و
دولت رییسش ، پیش دوست
در شب میلاد او
او که ضامن شد
به مظلومی یک آهو
و شد شاه خراسان
حال در این شب
شده مهمان او
سیدی از آل او
نامش ابراهیم
و شغلش دولتی است
دولتی که امتدادش
دولت مهدوی است
یک شهید و دولتی
باید بماند بهر خدمت
بهر یاری مردمان
فرصت شده اندک
دشمنها در کمین
دوست و دشمن
در شوک این حادثه
یک نفر باید شود بر جای او
حالا شده وقت رقابت
دوستان دولتی
نخبگان در علمهای مختلف
بهر خدمت آمدند
خط مقدم
لیک شورای نگهبان
شش نفر کاندید را
صالح نمود
انتخاب اصلح ایشان
میان شش نفر
انتخاب مردم است
جملگی هستند دوستان شهید
جملگی کارنامه در حد کلان
در میان جنگ و جبهه
جان فدا، ایران شدند
یک نفر از شش نفر
سردار نظم
دیگری سردار قلب
یک نفر بین الملل
را حرف داشت
آن یکی سردار شهر و
دیگری قاضی به نظم
و یک نفر هم در سلامت
صاحب کرسی علم
آن یکی برنامه اش
آورده بود
یک نفر قانون و نظم و
دیگری بحثش سیاستهای دوست
حال من مانده ام
با انتخاب اصلحم
من کنار ،
مردم ببینم آخرش
آن کیست
در جمهور ما
بعد از شهید جمهور ما
می شود سردار دولت
می برد کشتی دولت
بر کدامین اسکله
ایران سراسر عزت است
ایران سراسر شوکت است
کاش هر کس که بیاید
مهر رهبر
عشق مردم
قدرت قانون و مجلس
بانیان نظم
حافظان ایران زمین
را به خود
و دولتش همراه گرداند
که ایرانم شود
در این جهان پر شتاب
یک تمدن لایق تاریخ آن
حجت بقایی
#انتخابات
#شعر_انتخابات
#متن_ادبی
#انتخاب_اصلح
#شاعر_ایرانی
#انتخاب_مردم
#شعر_فارسی
#ادبیات_سیاسی
#رییس_جمهور
#ادبیات_فارسی
#شعر_نو
روز شعر است و
سئوالی طرح شد
پرسی از من
شعرچیست؟
روحی سیار
از بدنها درگذر
یک زمانی در پی افکار من
گاه در فکر شما
یک زمان فکری
گهی زمزمه ای
گاه در کاغذ نمایان می شود
یک زمانی در صدایی
یا ندایی
این همه گفتم بدانی
شعر مال خود است
نه مال من
نه مال تو
حجت بقایی
--------
دوم فروردین روزجهانی شعر بود.
تقدیم به تمام ادب دوستان سرزمینم
#شعر
#روز_شعر
#شاعر_ایرانی
#شعر_فارسی
#ادبیات_فارسی
اسفند، روز بزرگداشت اختر چرخ ادب، پروین اعتصامی گرامی باد.
---------
به یاد اختر چرخ ادب
---------
رسانه الکترونیکی یک کتاب/ اختر چرخ ادب این شعر را سرود و برای نزدیکانش نوشت :
این شعر را برای سنگ قبرم سروده ام.
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بیدوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقتبین است
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنتگاه
خاطری را سبب تسکین است
----------
#پروین_اعتصامی
#شعر_فارسی
#بانوی_شاعر
#شاعر_ایران
#اختر_چرخ_ادب
منبع : روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه